کد مطلب:42409
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:19
علل سكوت حضرت علي(ع) پس از غصب خلافت چه بود؟
سكوت معنادار علي(ع) پس از غصب خلافت و دست نبردن به شمشير علل بسياري دارد كه به برخي از آنها اشاره مي شود. الف) شرايط سياسي و اجتماعي امت اسلام پس از رحلت پيامبر(ص) وقتي رهبر يك حركت عظيم تاريخي كه بنيان هاي جامعه آن روز را زير و رو كرده و انديشه و نظامي نوين برقرار نموده از ميان مردم مي رود بهترين شرايط براي حركت ارتجاعي و ضدتكاملي فراهم مي آيد، حال اگر در داخل امت و در بين سران آن نيز درگيري به وجود آيد روشن است كه امور آن جامعه و امت هيچ گاه به سامان نخواهد رسيد و چه بسا نتايج همه حركت هاي قبلي نيز از دست برود. در صدر اسلام نيز دقيقاً همين شرايط پيش آمد. دشمنان خارجي حركت عظيم اسلام همانند روم و ايران آن زمان از يكسو، منافقان و عناصر ارتجاعي داخلي از سويي ديگر، منتظر فراهم آمدن شرايطي بودند تا نهال نورسته اسلام را از بيخ بركنند. اگر فرضاً علي(ع) براي احقاق حق دست به شمشير مي برد مسلماً جنگ دامنه داري درگير مي شود كه پايان آن چيزي جز از بين رفتن زحمات پيامبر(ص) نبود. ب ) اقدام براي يك حركت اجتماعي آن هم به صورت نظامي نيازمند شرايط مختلف و آمادگي هاي مختلف است و به دلايل مختلفي اين زمينه پس از ارتحال پيامبر(ص) وجود نداشت. علي(ع) (بنا بر نقل تاريخ) بارها بزرگان اصحاب را براي ايجاد حركتي بر عليه وقايع پيش آمده فراخواند ولي جز معدودي انگشت شمار به دعوت آن حضرت پاسخ ندادند. از سوي ديگر شرايط محيط و افكار عمومي نيز آمادگي قبولي نبردي داخلي در بين اصحاب پيامبر(ص) را نداشت. خلاصه سخن آن كه علي(ع) براي حفظ اساس اسلام و حراست از نهال نورسته آن از احقاق حق خلافت خويش خودداري نمود تا ريشه اي اسلام در پرتو تعاليم پيامبر و قرآن واهل بيت(ع) استحكام يابد. لذا علي(ع) تا آن روزي كه مردم به خانه آن حضرت هجوم آوردند و خواهان خلافت آن حضرت شدند از خلافت ظاهري بركنار ماند. نكته ديگري كه شايان توجه است آن كه در امور داخلي امت اسلامي روا نيست كه هر كس براي احقاق حق خود دست به شمشير ببرد و مسلحانه و به زور در صدد احقاق حق خود باشد، از روش علي(ع) و ديگر ائمه چنين برمي آيد كه آنان براي احقاق حق خود در جامعه هرگز ابتداءً دست به شمشير نبرده اند بلكه سعي آنها بر اين بوده كه با روشنگري و تبليغ حقيقت زمينه را براي يك حركت عمومي در جامعه فراهم نمايند. از طرف ديگر سكوت آن حضرت به معناي عدم بيان حقيقت و احتجاج و روشنگري نبود، بلكه افزون بر بيان مسأله و كمك طلبيدن از مردم به مخالفت عملي با خلافت خلفا نيز دست زدند، ولي هرگز دست به شورش نزدند، زيرا براي اسلام خطرآفرين بود و بهترين راه ممكن در آن شرايط دشوار همان بود كه آن حضرت برگزيدند. براي آگاهي بيشتر ر.ك: جزوه جريانات فكري جامعه اسلامي بعد از رحلت پيامبر«ص»، رسول جعفريان).
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.